سخنی در باب شخصیت شناسی
تعریف کلی
سخنی در باب شخصیت شناسی را تعریف شخصیت آغاز می کنیم؛ شخصیت به همه آن ویژگی هایی اشاره دارد که با روش های منحصر به فرد با محیط های داخلی و خارجی در حال تغییر، سازگار می شوند. شخصیت به عنوان انگیزه ، عواطف، سبک های بین فردی، نگرش ها و ویژگی های پایدار و فراگیر فردی توصیف می شود.درک شخصیت و اختلالات آن، اساساً با سایر شاخه های پزشکی تمایز است. همانطور که سی. رابرت کلونینگر می گوید، انسان موجودی خود آگاه است ” شی ناخود آگاهی همچون ماشین نیست.”
شخصیت شناسی / ارزیابی شخصیت
ارزیابی شخصیت ، اندازه گیری سازمان یافته همین ویژگی های شخصیتی است. آزمونهای شخصیتی، مفاهیمی مثل افسردگی، عصبانیت و اضطراب را اندازهگیری میکنند. حتی مفاهیم شخصیتی چالش برانگیزتر مانند جسمانی سازی، توانایی به تاخیر انداختن قدردانی یا پتانسیل خودکشی با ارزیابی شخصیت قابل اندازه گیری هستند. ارزیابی شخصیت در مطالعه روانشناسی و روانپزشکی اهمیت زیادی دارد.
اختلال شخصیت
برای توصیف همه انواع آن به کار می رود. اختلال شخصیت الگوی پایداری از تجارب درونی و رفتارهایی است که به وضوح حاصل تجارب فرهنگی فردی ، فراگیر و غیر قابل انعطاف می باشد، در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی آشکار می شود. در طول زمان تغییر نمی کند و عامل ناراحتی یا اختلال فردی می شود.
شیوع
اختلالات شخصیت شایع و مزمن هستند. در 10 تا 20 درصد جمعیت عمومی رخ می دهند و یک دهه تداوم دارند. تقریباً 50 درصد بیماران آسیب روانی دارای اختلال شخصیت هستند که اغلب با سایر سندرم های بالینی همراه است. علاوه بر این اختلال شخصیت عامل مستعد کننده برای سایر آسیب های روانی (مانند مصرف مواد، خودکشی، اختلالات کنترل تکانه، اختلالات خوردن، و اختلالات اضطرابی) است و با نتایج درمان بسیاری از سندرم های بالینی تداخل می کند و ناتوانی فردی و مرگ و میر این بیماران را افزایش می دهد.
افراد مبتلا به اخ
تلالات شخصیتی به مراتب بیشتر از افرادی با اختلالات اضطرابی ، اختلالات افسردگی یا اختلال وسواس فکری اجباری از کمک های روان درمانی اجتناب و مشکلات خود را انکار می کنند. به طور کلی، علائم اختلال شخصیت خود همخوان و آلوپلاستیک است . افراد مبتلا به این اختلالات در مورد رفتار ناسازگارانه خود احساس اضطراب نمی کنند. زیرا معمولاً به آنچه دیگران به عنوان علائم در آنها درک می کنند ناآگاه هستند. به نظر می رسد غالباً به درمان بی علاقه و نفوذ ناپذیر به نظر می رسند.
معمولا علایم بیماری که با ملاک های یک اختلال مطابقت دارد ، با ملاک های سایر اختلالات هم مطابقت می کند. بنابراین برای تشخیص می توان نقص در کارکرد شخصیت و صفات شخصیتی را بررسی کرد. با این روش اختلالات شخصیت خود شیفته- وسواسی جبری- ضد اجتماعی- اجتنابی- مرزی و اسکیزوتایپی و اختلال شخصیتی با صفات مشخص (PD-TD ) (personality disorder—trait specified) که با ملاک های هیچ یک از اختلالات مشخص شده مطابقت ندارد نیز قابل تشخیص می شود.
ارزیابی و تشخیص اختلال شخصیت
تشخیص نیازمند ارزیابی وجود ملاک های کلی General Criteria for Personality Disorder است که عبارتند از:
- میزان تاثیر اختلال در سطح کار کردهای فردی و بین فردی چقدر است.
- ویژگی های شخصیت مرضی با چند اختلال شخصیت منطبق است.
- میزان تخریب در کارکردهای شخصیت و وجود ویژگی های خشک و در اکثر موقعیت های شخصی و اجتماعی قابل مشاهده است.
- این ویژگی ها کارکردها را مختل می کند و نمود آنها تقریباً پایدار است . می توان وجودشان تا دوره نوجوانی یا اوایل بزرگسالی پیگیری کرد.
- تخریب کارکرد با اختلال روانی دیگر قابل توجیه نیست.
- تخریب در کارکرد و نمود ویژگی ها به تاثیر یک ماده یا بیماری طبی مربوط نمی شود.
- تخریب در کارکرد و نمود ویژگی ها به مرحله رشدی یا محیط اجتماعی فرد بستگی نداشته باشد.
سطح کارکرد شخصیت
در شخصیت شناسی هسته اصلی آسیب شناسی شخصیت آشفتگی در کارکردهای خود و بین فردی است که در مدل جایگزین DSM-5 روی پیوستار قرار می گیرد. کارکردهای خود شامل هویت و خودگردانی است؛ کارکردهای بین فردی شامل همدلی و صمیمیت است.
هر یک از عناصر برای تمایز پنج سطح کارکرد (سطح 0؛ کارکرد سالم و انطباقی- سطح 1؛ اختلال اندک- سطح2؛ اختلال متوسط- سطح 3؛ اختلال شدید و سطح 4؛ اختلال بسیار شدید ) به کار می روند.
تخریب کارکرد وجود یک اختلال و شدت آن و هم چنین وجود بیش از یک اختلال شخصیت و یا وجود یک اختلال با شدت بسیار بالا را پیش بینی می کند. وجود سطح متوسطی از تخریب برای تشخیص گذاری صحیح لازم است